انوری » دیوان اشعار » غزلیات
کتاب سرخ - Red Book - ;jhf svo
تنها کسانی شایسته هستند ، که کار اشتباهی را دو بار انجام نمی دهند . حکیم ارد بزرگ
نامداری که خود را به خواری می افکند ، هزاران دل آویخته به دامان خویش را نیز به خاک می کشد . حکیم ارد بزرگ
سیاستمداران ، تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند ، آنها به گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگو هستند . حکیم ارد بزرگ
فرمانروای شایسته ، در اندیشه کینه توزی از مردم خویش نیست . حکیم ارد بزرگ
نامداران ماندگار آنانی اند، که سرشتی نیکو و دلی سرشار از مهر دارند. حکیم ارد بزرگ
نامدار کهن ، پیشوا و راهبر دوران هاست ، سرشت او با آهنگ و خوی مردم سرزمین خویش ، هماهنگ است . حکیم ارد بزرگ
برآزندگان ، آزادی و میهن خویش را ستایش می کنند . حکیم ارد بزرگ
پرهای خون آلود برآزندگان ، نما و نوای آزادی آیندگان است . حکیم ارد بزرگ
کجاست سینه کش کوهستان سرد و بلندی که ، گامهای برآزندگان را ، بر تن خویش به یادگار نداشته باشد ؟ . حکیم ارد بزرگ
برآزندگان دستی و دامنی برای کاشتن دارند ، تا کدامین فرزند میهن برچیند . حکیم ارد بزرگ
انوری
انوری » دیوان اشعار » غزلیات
دل در آن یار دلاویز آویخت
فتنه اینست که آن یار انگیخت
دل و دین و می و عهد و قوت
رخت بر سر به یکی پای گریخت
دل من باز نمییابد صبر
همه آفاق به غربال تو بیخت
ور نمییابد آن سلسله موی
کار جانم به یکی موی آویخت
دل به سوی دل برفتم بر درش
چشمم از اشک بسی چشم آویخت
یار گلرخ چو مرا بار ندارد
گل عمرم همه از پای بریخت
ای به دیدهٔ دریغ خاک درت
همه سوگند من به جان و سرت
گوش را منتست بر همه تن
از پی آن حدیث چون شکرت
اشک چون سیم و رخ چو زر کردم
از برای نثار رهگذرت
مایهٔ کیمیاست خاک درت
کی درآید به چشم سیم و زرت
دل بیرحم تو رحیم شود
گر ز حال دلم شود خبرت
راه ابریشم ، همانند خلیج عربی جعلی است